دلم از وحی نگاه تو مسلمان شده است
خم ابروی شما آیه ی قرآن شده شده است
من غزل از تو نگویم که کمیتم لنگ است
از کرامات تو دعبل شدن آسان شده است
اسم اعظم که بر انگشتری ات هست نگین
هر که آموخته یکباره سلیمان شده است
پس کرامات تو تا هست چه غم وقتی که
کافری از سر لطف تو مسلمان شده است
من یک عمر مسلمان تو هستم دیگر
عجبی نیست بگویند که سلمان شده است
یک نفر آمده اینجا به امید کرمت
یک آمده و دست به دامان شده است
پدرت گفت بیاییم در خانه ی تان
سائل اینبار سفارش شده مهمان شده
من چرا سائل این در نشوم وقتی که
مهر تو شامل سگ های بیابان شده است
ما همه ریزه خور ایل و تبارت هستیم
لاجرم روزی ما سفره خوبان شده است
:: موضوعات مرتبط:
امام حسن ع ,
,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1